آنها را به سخت‌جاني خود، اين گمان نبود + فيلم

آخرين اخبار پزشكي ايران و جهان را در اينجا بيابيد

آنها را به سخت‌جاني خود، اين گمان نبود + فيلم

۱۷ بازديد

موهايي كه هركدام به خاطر مرگ يك انسان سفيد شده است، دست‌هايي لرزان و چشم‌هايي كه موقع گفتن از پركشيدن مادر، اشك مهمانشان مي‌شود، گفتن از روحيه‌اي كه ديگر مانند روزهاي نخست نيست، ديدن رنج بيماران و تقلايشان براي يك نفس اضافه‌تر، معضل كمبود تخت و… همه اينها درد و دل پزشكي است كه از …

منبع: مجله پزشكي سلام دكتر
آنها را به سخت‌جاني خود، اين گمان نبود + فيلم

آنها را به سخت‌جاني خود، اين گمان نبود فيلم https://hydoc.ir/آنها-را-به-سخت‌جاني-خود،-اين-گمان-نبود/ https://hydoc.ir/آنها-را-به-سخت‌جاني-خود،-اين-گمان-نبود/#respond سلام دكتر Mon, 23 Aug 2021 01:22:32 0000 رسانه سلامت و دانش _بيمارستان آنها اين به بيمارستان بهارلو تخت بستري خود خيز پنجم كرونا درمان را رژيم غفاري خوبه يا ليمويي رژيم غفاري يا ليمويي رژيم كتوژنيك و ورزش روز پزشك سختجاني فيلم كروناويروس كوويد-19 گمان ليمويي ليمويي رژيم نبود همه_باهم_عليه_كرونا واكسن كرونا https://hydoc.ir/?p=9095

موهايي كه هركدام به خاطر مرگ يك انسان سفيد شده است، دست‌هايي لرزان و چشم‌هايي كه موقع گفتن از پركشيدن مادر، اشك مهمانشان مي‌شود، گفتن از روحيه‌اي كه ديگر مانند روزهاي نخست نيست، ديدن رنج بيماران و تقلايشان براي يك نفس اضافه‌تر، معضل كمبود تخت و… همه اينها درد و دل پزشكي است كه از …

منبع: مجله پزشكي سلام دكتر
آنها را به سخت‌جاني خود، اين گمان نبود فيلم

موهايي كه هركدام به خاطر مرگ يك انسان سفيد شده است، دست‌هايي لرزان و چشم‌هايي كه موقع گفتن از پركشيدن مادر، اشك مهمانشان مي‌شود، گفتن از روحيه‌اي كه ديگر مانند روزهاي نخست نيست، ديدن رنج بيماران و تقلايشان براي يك نفس اضافه‌تر، معضل كمبود تخت و… همه اينها درد و دل پزشكي است كه از روزهاي نخست شيوع كرونا كنار بيماران بوده است و اين روزها ديگر خستگي بر تنش ماسيده است…

به گزارش سلام دكتر، به بيمارستان محل بستري بيماران مبتلا به كرونا رسيده‌ام و قرار است با چشم خود ببينم اعداد و ارقامي كه هر روز ساعت ۱۴ تايپ مي‌كنم؛ هركدامشان عزيز يك خانواده است كه بر تخت افتاده است و پزشكان و پرستاران بر بالين او سنگ‌تمام مي‌گذارند تا زنده بماند؛ تا چراغ خانه‌اي خاموش نشود و خانواده‌اي سياه پوش نشود.

از آن روزي كه كرونا به ايران رسيد…

قدم آهسته مي‌كنم و نگاه مي‌كنم. كروناي دلتا در دنيا مي تازد؛ اينجا فرقي با آن بيمارستان‌هاي صحرايي كه در فيلم‌ها ديده‌ام ندارد. تنها تفاوتش اين است كه صداي توپ و تانك بلند نيست و خبري از خاكريز و خون‌هاي بر زمين ريخته نيست. اينجا انسان‌ها همچون ماهيان افتاده بر خاك براي ذره‌اي اكسيژن تقلا مي‌كنند و بدني كه تاب اين بي‌هوايي را ندارد. گاهي حتي فكر مي‌كنم زمان ايستاده است و ما در يك خلاء بي‌انتها دست و پا مي‌زنيم، مي‌خواهم فكر كنم هنوز هم ۴ بعد از ظهر ۳۰ بهمن ۹۸ است و بوق انتظار شماره تلفني كه با آن تماس گرفته بودم با شنيدن يك تكذيب به اتمام مي‌رسد؛ اتفاقي كه نيفتاد و خبري كه بر سرمان آوار شد و همه‌ ايران خوانديم و شنيديم: «كرونا به ايران رسيد».

حالا اما در پانصد و پنجاه و يكمين روزگي كرونا در ايران ميدانيم كه همه تصورات ابتدايي ما از كرونا خوش خيالي‌هايي بيش نبود. هنوز به ياد داريم فيلم‌هايي كه از روزهاي اول شيوع بيماري از بيمارستان‌ها گرفته مي‌شد چگونه بود؛ پزشكان و پرستاراني به غايت اميدوار و سرزنده و همه گمان داشتيم اين مهمان ناخوانده نهايتا تا رسيدن تابستان چمدانش را جمع مي‌كند و مي‌رود؛ اتفاقي كه نيفتاد و روزهاي سخت‌تري به چشمها آمد…

يك سال و نيمي كه هر روزش، روز پزشك بود

امروز اما بعد از نبردي يك سال و نيمه با كرونا و درست در سربالايي نفس‌گير رسيدن به قله پيك پنجم، اين روزها كادر درمان خسته‌تر از هر زمان ديگري است؛ يك سال و نيم است كه پزشك و سلامت و كرونا شده سرخط مهمترين خبرها. يك سال و نيم است كه هر روز، روز پزشك است و جاي جاي بيمارستانها شاهد صحنه هايي است از جانبخشي و جانبازي…

يك سال و نيم است كه  نفس‌هاي به شماره افتاده بيماران، كمبود تخت و گاها دارو، ركوردشكني پياپي مرگ و البته دوري از خانواده و حجم بالاي كار آنها را بيش از هر وقت ديگري تحت فشار قرار داده است. آنها با تمام زخم‌هاي روحشان و خستگي‌هاي جسمي آيا همان آدم‌هاي پيش از ۳۰ بهمن ۹۸ خواهند شد؟ اصلا يادشان مانده زندگي قبل از كرونا چه رنگ و بويي داشت؟ 

حافظه‌اي تاريخي به قدمت ۸۶ سال

اينجا بيمارستان بهارلو تهران است، بيمارستاني ۸۶ ساله كه شاهد اتفاقات بزرگي در تاريخ معاصر بوده است و اكنون هم تمام قد شاهد از خود گذشتگي‌ها و ايثار پزشكان و پرستاراني است كه در ۱۸ ماه گذشته يك آب خوش از گلويشان پايين‌ نرفته و از نظر جسمي و روحي شرايط خوبي ندارند.

در گفت‌وگويي به مناسبت روز پزشك هم صحبت پزشكي از اين بيمارستان شديم تا از سختي‌هاي اين روزهاي خود و همكارانش و آنچه در اين مدت بر آنها رفت برايمان بگويد. 

۳۰ سال بر بالين بيمار

دكتر مرتضي عبدوس _ پزشك عمومي و مشاور درمان بيمارستان بهارلو در گفت‌وگو با سلام دكتر، به حدود ۳۰ سال فعاليت خود در بيماستان بهارلو اشاره كرد و گفت: در اين سال‌ها بخش‌هاي مختلف بيمارستان كار كردم و حدود ۲۰ سال در اورژانس بيمارستان فعال بودم تا اينكه از سال ۹۰ به سمت كار اجرايي آمدم و اكنون مشاور درمان بيمارستان بهارلو هستم.

وي با اشاره به فعاليتش در بحران كرونا، اظهار كرد: از پيك‌هاي اول تا سوم كرونا در درمانگاه فعال بودم و آن اوايل به پزشكان ديگر كمك مي‌كردم تا بتوانند بيماران را مديريت كنند. تصور همه پزشكان و كادر درمان اين بود كه اين ويروس معمولا در سرما مي‌آيد و با گرماي هوا خواهد رفت اما، يكي از بزرگ‌ترين معضلات و پرسش‌هاي ما اين بود كه چگونه ويروس كرونا توانست در سرما و گرما زنده مانده و اينگونه گسترش پيدا كند كه تصورات ما پيرامون آن غلط از آب درآمد و ويروس همچنان فعال بماند.

كرونا و تصوراتي كه نادرست از آب درآمد

او روزهاي ابتدايي شيوع بيماري را اينگونه توصيف مي‌كند: ما از اسفند ۱۳۹۸ با بيماراني مواجه شديم كه خيلي شبيه به مبتلايان به آنفلوآنزا بودند و اين شباهت علائم كرونا و آنفلوآنزا جالب بود كه حتي خيلي از پزشكان را به اشتباه مي‌انداخت. ما حتي يك پزشك متخصص قلب و يكي از پرستاران خود را به دليل همين بيماري از دست داديم و همه تصور مي‌كرديم كرونا به راحتي رفع خواهد شد ولي تمام تصورات نادرست از آب درآمد.

وي افزود: مردم در پيك اول چندان اهميتي براي بيماري قائل نبودند؛ هرچند كه در پيك اول مشكلات سختي كه اين روزها در پيك پنجم شاهدش هستيم را نداشتيم. ويروس آنقدر ناشناخته بود كه نمي‌توانستند درك كنند قرار است چه بلايي سر ملت‌ها بياورد.

پزشكان و پرستاراني كه پر كشيدند

او درباره همكاران شهيدش، اظهار مي‌كند: يكي از شهدا پرستار اورژانس بود كه ابتدا فكر مي‌كرديم مبتلا به آنفلوآنزا است و براي استراحت به منزل رفت كه متاسفانه حالش بهتر نشد و هفته بعد كه مراجعه كرد درگيري ريه بسيار افزايش يافته بود و علي‌رغم تلاش‌هاي زياد براي زنده ماندنش ولي متاسفانه جان باخت. همكار ديگر ما كه جراح قلب و عروق بود و در بخش آنژيوگرافي فعاليت مي‌كرد و او هم با تصور اينكه آنفلوآنزاي شديد گرفته است فوت كرد كه به احتمال خيلي زياد بي‌آنكه مشخص شود، او هم به كرونا مبتلا بوده است.

پنجره‌اي رو به سياهي…

عبدوس به محل كارش در بيمارستان اشاره مي‌كند و مي‌گويد: مرگ‌ مردم بسيار موضوع سختي براي من است. دفتر اتاق كارم مشرف به حياط بيمارستان است و روزانه با ديدن كساني كه عزيزشان را از دست مي‌دهند، آزرده خاطر مي‌شوم. نشستن پشت اين پنجره و ديدن مردم و شنيدن صداي گريه‌هايشان برايم ايجاد نگراني و ناراحتي مي‌كند تا جايي يك روز در هفته كلا بيمارستان نمي‌آيم. خسته مي‌شوم و شايد اصلا مغزم كار نمي‌كند. از زماني كه در اورژانس كار مي‌كردم هميشه مي‌گفتم با مرگ يك نفر تعداد زيادي از موهاي سرم سفيد مي‌شود، مرگ هركسي برايم ناراحت كننده است اما چاره‌اي جز كار كردن نداريم. شايد ميزان مرگ و مير در موج اول تا چهارم مانند اين موج خيلي زياد و اذيت كننده نبود و هميشه خوشحال بودم كه موج‌ها به اتمام مي‌رسد درحالي كه اين موج پنجم بسيار سخت است.

مادر مُرد، از بَس كه جان ندارد

او درحالي كه اشك مهمان خانه نگاهش مي‌شود، ادامه مي‌دهد: من خاطره بسيار بدي از پيك پنجم كرونا دارم، مادر عزيزم متاسفانه حدود ۳ هفته قبل با اينكه دو دُز واكسن هم تزريق كرده بود و من هم بسيار مراقبش بودم اما در عرض ۴ روز از دنيا رفت. مادرم تماما تحت نظر بود و شخصا از او مراقبت مي‌كردم و لحظه‌اي از او غفلت نكرديم. با علائم سكته مغزي گذرا اقدامات درماني و حتي سي‌تي اسكن ريه انجام داديم كه هيچ درگيري ريه‌اي نشان نداد. علت اين اقدامات ما اين بود كه مشاهده كرده بوديم ممكن است مبتلايان به كرونا با سن بالا دچار سكته مغزي شوند ولي در عرض ۷۲ ساعتِ بعد به يكباره سي‌تي اسكن مادرم درگيري ريه ۹۰ درصد را نشان داد. علت شدت گرفتن بيماري مي‌تواند به خاطر بيماري زمينه‌اي يا سن بالاي مادرم باشد اما برايم غيرقابل باور است كه نتوانستم هيچ كاري براي مادرم انجام دهم و او را از دست دادم.

او با اندوه ادامه داد: الان ديگر به جايي رسيديم كه به همه تاكيد مي‌كنيم حتي با تزريق ۲ دُز واكسن بازهم نكات بهداشتي را به شدت رعايت كنند. برخي همكاران ما حتي پس از تزريق واكسن، يك يا دو بار ديگر به كرونا مبتلا شدند ولي خوشبختانه مرگ و مير در آنها نداشتيم. شايد اين نوع واكسن‌هايي كه تاكنون تزريق شده است نتواند از ابتلا به دلتا كرونا ممانعت كند و بايد دستورالعمل‌ها به درستي رعايت شود.

پيك پنجم، بي‌رحم‌تر از هميشه

عبدوس با تاكيد بر اينكه مجموعه تجربيات كادر درمان از پيك‌هاي قبلي به مديريت پيك پنجم خيلي كمك كرد، اظهار كرد: با اين سطح از انتشار ويروس و ميزان بالاي مراجعات مردم، همكاران من به دليل تجربيات پيشين خوب عمل كردند و مي‌دانستند بايد چه كنند، چنانچه تجربيات قبل نبود وضع ما در پيك پنجم خيلي بدتر از اكنون مي‌شد. شرايط پيك پنجم بسيار سخت است زيرا مردمي كه مراجعه مي‌كنند علائمشان به كلي با علائم پيك اول تا چهارم فرق مي‌كند. همه مي‌آيند مي‌گويند جلوي كولر خوابيديم و سرما خورديم و اين يعني دلتا هيچ علائم خاصي ايجاد نكرده است كه بيمار مشكل ريوي پيدا كند و به يكباره با سي‌تي اسكن مشخص مي‌شود بدون هيچ علائمي ۶۰ درصد ريه آنها درگير شده است. تنها حرف مشترك مبتلايان به دلتا كرونا اين است كه خسته هستند درحالي كه در پيك‌هاي اول بيمار تب، استخوان درد، بي‌حالي، سردرد و… داشت.

او ادامه داد: پزشكان و متخصصان عفوني، داخلي و ريه تماس بيشتري با بيماران مبتلا به كرونا دارند اما در بيمارستان بهارلو از ساير گروه‌هاي پزشكي هم داوطلب داريم كه در بخش كوويد۱۹ فعال هستند و تغيير زيادي در كار پزشكان ايجاد نشده است، اما فكر مي‌كنم پرستاران خسته‌تر از قبل هستند. تعدادشان تغييري نداشته است و وقتي كسي بيمار مي‌شود و به استعلاجي مي‌رود بار كاري او به گردن ديگران مي‌افتد و بايد حواسمان بيشتر به آنها باشد كه فرسوده نشوند.

ديگر تحمل نداريم

او با تاكيد بر اينكه بيمار مبتلا به كرونا علاوه بر درمان مراقبتي به شدت به روحيه خوب احتياج دارد، تصريح كرد: در پيك‌هاي قبلي جهادگران همراه بودند اما در پيك پنجم اين نوع كمك‌هاي جهادي كمتر شده است در حالي كه روحيه دادن و رسيدگي به وضع تغذيه بيماران بسيار در بهبود حالشان موثر است.

او ادامه داد: با توجه به وضعيت فعلي فكر مي‌كنم شايد تا ۵ سال ديگر كرونا ريشه‌كن نشود و به همين ترتيب فكر نمي‌كنم پزشكان و به طور كلي كادر درمان در سال‌هاي آتي روحيه خوبي داشته باشند. خود من اكنون ديگر توان و تحمل خيلي چيزها را ندارم و زود خسته مي‌شوم و قطعا كساني كه در بخش كوويد۱۹ كار مي‌كنند خسته‌تر از سايرين خواهند بود. قبل از شيوع اين بيماري روزهاي تولد پزشكان و پرستاران يك جشن كوچك مي‌گرفتيم دورهم جمع مي‌شديم و يا اقدامات اينچنيني و روحيه بخش ديگر داشتيم، اما آيا اكنون اين امكان برايمان فراهم است؟ چه كار مي‌توان كرد كه به پزشك روحيه داد؟

او درباره وضعيت پرداخت مطالبات پزشكان نيز به سلام دكتر گفت: خوشبختانه به همت رياست فعلي دانشگاه علوم پزشكي تهران، كارانه‌ها با يك الي دو ماه تاخير پرداخت مي‌شود و اين خوب است چون زمان‌هايي كارانه با يك سال تاخير به ما پرداخت مي‌شد. البته يك سري مطالبات كادر درمان مقيم با حدود ۴ ماه تاخير است. كارانه‌ها به درآمد بيمارستان و فعاليت پزشك وابسته است. اگر الان جراح ما در شرايط كرونا كار جراحي ندارد، كارانه‌اش به شدت كاهش مي‌يابد و چه كار مي‌خواهد بكند؟ در اين شرايط پزشكان تحت قرارداد ماده ۸۸ كه يك ساله هستند، ترك مي‌كنند و مي‌روند چون مي‌بينند در شرايطي كه بيشتر بيمارستان زير بار كرونا است، عايدي ندارند و بايد فكري برايشان شود.

او تاكيد كرد: تشويقي كوويد۱۹ را هم تنها براي كساني كه در اين بخش درماني فعال هستند قائل شدند؛ البته شايد نتوان ارزش همه‌ چيز را با قيمت تعيين كرد. اگر پزشك يا خانواده‌اش كه تحت خطر هستند دچار مشكل شوند ديگر تنها كمك مالي افاقه نمي‌كند هرچند كه شنيديم اين مبلغ تشويقي هم كم است. خوشبختانه معضل كناره‌گيري از كار را در پزشكان بيمارستان بهارلو نداريم و در تمام رشته‌هاي پزشكي متخصص و فوق تخصص داريم.

وي افزود: اكنون ۱۳۸ پزشك در اين بيمارستان ۳۳۰ تخت‌خوابي داريم. از اين تعداد تخت حدود ۲۲۰ تخت بيماران كرونايي بستري هستند ‌و براي مابقي تخت‌ها تنها بيمار اورژانسي، زنان و زايمان، مسمومين و NICU نوزادان پذيرش مي‌كنيم. البته در همان بخش مسمومين مجبور هستيم بيمار جنرال بستري كنيم و خدمات ارائه دهيم. در پيك‌هاي اول كرونا حتي اورولوژيست بيمارستان آمده بود كه در بخش كوويد۱۹ كار كند و اكنون هم دو متخصص قلب كه غير مرتبط به كوويد۱۹ هستند درحال فعاليت در بخش كرونا هستند.

روزي ۶۰۰ مرگ رسمي؛ چرا ماسك نمي زنيد؟

او با ابراز تاسف از اينكه كروناي دلتا به جوان و پير رحم نمي‌كند، ادامه داد: مردم بايد آگاه باشند، ما در اين پيك خيلي جوان مي‌بينيم كه به بيماري مبتلا شدند و از دستشان مي‌دهيم و اين براي ما خيلي سخت است. علي رغم همه اين حرف‌ها و هشدارها هنوز خيلي‌ها ماسك نمي‌زنند و ساده انگاري مي‌كنند. نزديك بيمارستان تا ميدان راه آهن مي‌روم و مي‌بينم خيلي‌ها ماسك ندارند درحالي كه ما داريم شرايط وحشتناك روزي بيش از ۶۰۰ مرگ رسمي كرونا را تجربه مي‌كنيم. رعايت پروتكل‌هاي بهداشتي در كشور ما بسيار ضعيف است. آيا نمي‌توان از اهرم فشار استفاده كرد؟ درغير اين صورت جوانانمان پرپر مي‌شوند. تعطيلات اندكي كمك مي‌كند اما آن كسي كه مجبور است برود سركار كه درآمد داشته باشد بايد خودش مسائل بهداشتي را رعايت كند. تعطيلات مسكن بسيار كوتاهي است و شرايط دوباره به حالت قبل برميگردد. تعطيلات و رعايت مردم بايد همزمان باشد تا اثرگذار باشد. ما احتياج به تعطيلي حداقل ۱۲ روزه داريم و اين تعطيلي‌هاي ۶ روزه به پيك فعلي كمكي نخواهد كرد.

او در مورد معضل كمبود تخت، تصريح كرد: مواردي داريم كه بيمار خودش مجبور مي‌شود از بيمارستان برود وقتي كه مي‌بيند ۳۰ مريض در نوبت اورژانسي هستند كه ۱۴ تا ۱۸ تخت بيشتر ندارد. يا حتي در قسمت درمان سرپايي هم وضعيت همين شكل است و مجبور شديم مثل بانك‌ها به مردم شماره بدهيم كه تجمع كنترل شود.

تنها مردم مقصرند؟

او ادامه داد: مدام بگوييم مردم؟ نه اينگونه نيست، بايد كمكشان مي‌كرديم. اگر ووهان توانست اپيدمي را كنترل كند كل شهر را تعطيل كرد و هم حقوق مردم را داد هم به آنها موا غذايي رساند ولي ما نتوانستيم و نمي‌توانيم چنين كنيم. اتوبوس و مترو هم كه آن وضع را دارد، پس فقط از مردم بخواهيم يك سال و نيم ماسك بزنند و هيچ كاري هم نكنند؟ من مديريت كرونا در كشور را صحيح نمي‌بينم. اگر دولت درآمد ندارد نميتوانيم كاري كنيم، اگر درآمد دارد هم مثل خيلي از كشورها بايد درآمد را در اختيار مردم بگذاريم كه بيرون نيايند. اما نمي‌شود و مردم بايد بروند سركار، به محض اينكه يك پيك كاهشي مي‌شود برويد بازار و چهارراه گلوبندك و ببينيد چه خبر است.

واكسيناسيوني كه دير آغاز شد

وي افزود: از طرفي واكسيناسيون هم خيلي دير آغاز شد، اين روند واكسيناسيون بايد دو ماه قبل آغاز مي‌شد كه اگر دو ماه زودتر انجام مي‌شد اين شدت بيماري را نداشتيم و درگيري كاهش مي‌يافت و حتي اگر مبتلا مي‌شدند حداقل فوت نمي‌كردند. آمار رسمي مي‌گويد روزانه حدود ۶۰۰ نفر براثر كرونا فوت مي‌كنند اما به نظر من اين آمار به شكل غير رسمي مي‌تواند روزانه تا ۱۰۰۰ نفر هم باشد. الان درگير دلتا هستيم اما اگر جهش جديدتري بيايد كه سخت‌تر باشد براي آن آماده خواهيم بود؟ مسئولين بايد به مردم و پيك‌هاي احتمالي بعدي فكر كنند. تصورم از پيك پنجم اين است كه تا دو ماه ديگر همچنان درگير آن باشيم.

حامياني از جنس خانواده

وي ضمن تشكر از خانواده‌اش نيز گفت: هيچگاه به من نگفتند نرو بيمارستان اما خودم هميشه نگرانشان هستم كه از طريق من بيمار شوند. البته همه خانواده‌ام به بيماري مبتلا شدند اما خوشبختانه بهبود يافتند.

او ادامه داد: روزها و خاطراتي سخت زياد داشتيم اما به تازگي يك خانم ۹۰ ساله با ۷۰ درصد درگيري ريه بهبود يافت و مرخص شد و اين موضوع بسيار ما را خوشحال كرد. حمايت روحي و تغذيه‌اي عوامل مهم بهبود حال بيماران هستند.

وي در پايان صحبت هايش گريزي به مشكلات تهيه و كمبود دارو در كشور طي روزهاي اخير زد و گفت: ما در بيمارستان خودمان شرايط دارويي را خوب مديريت كرديم. زماني كه پيك اول و دوم رخ داد ما حدس مي‌زديم پيك چهارم و پنجم در راه است و براي تهيه دارو و تجهيزات اقدام كرديم؛ آن وقت افرادي كه در راس امور هستند نبايد به چنيني موضوعي فكر كنند؟ 

مرورگر شما از ويدئو پشتيباني نمي‌كند.

فايل آن‌را از اينجا دانلود كنيد:
video/mp4

انتهاي پيام

.

منبع: مجله پزشكي سلام دكتر
آنها را به سخت‌جاني خود، اين گمان نبود فيلم

https://hydoc.ir/آنها-را-به-سخت‌جاني-خود،-اين-گمان-نبود/feed/ 0

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.